سفارش تبلیغ
صبا ویژن
با اندرزهاست که غفلت زدوده می شود . [امام علی علیه السلام]

شرکت تعاونی مصرف کارکنان صداوسیمای چهارمحال و بختیاری


 


یا حسن

روز میلاد گل فاطمه آن صف شکنست

 حسن آن گل که فزاینده لطف چمنست

                                               آن امامیکه شفبع من و امثال منست

                                            مجتبی صاحب این خانه و بیت الحنست

شاعر : حاج مهدی آقاسی برادر حاج محمدرضا آقاسی با تخلص رهگذر

میلاد نخستین میوه نبوت و ولایت امام حسن مجتبی علیه السلام

در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال سوم هجرى،نخستین‏گل خوشبوى درخت نبوت و ولایت و اولین ثمره ازدواج على و زهرا به دنیا آمد. اولین‏هدیه شیرین خدا به على مرتضى و فاطمه زهرا در مدینه منوره چشم به دنیا گشود. دراین مکان و زمان مقدس، کودکى متولد شد که وجود ذى جودش ماه‏رمضان را قداست وشرافتى افزون تر بخشید. خبر ولادت اولین نواده رسول خدا صلى‏الله علیه وآله‏به آن حضرت داده شد. پیامبر مشتاقانه به دیدار فرزند عزیز و ارجمندش به خانه‏على و زهرا سلام الله علیهما آمد که او را دربرگیرد و نوازش کند.

طبق روایتى که در کتب فریقین آمده‏است، پیامبر به اسماء فرمود: اسماء! فرزندم‏را بیاور.
اسماء که کودک را در پارچه‏اى زردرنگ پیچیده بود، او را به خدمت‏حضرت آورد.
پیامبر ناراحت‏شد و فرمود: مگر نگفته بودم نوزاد را هرگز در پارچه زرد رنگ‏نپیچید؟ اسماء نوزاد را گرفت و در پارچه‏اى سفید رنگ پیچید و او را به خدمت نیاى‏بزرگوارش آورد. حضرت اذان را در گوش راست و اقامه را در گوش چپش خواند سپس روبه داماد گرامى‏اش على کرد و فرمود:
یا على! او را چه نام نهادى؟
عرض کرد: اى رسول خدا ! من در نامگذارى‏اش هرگز بر شما پیشى نمى‏گیرم.
پیامبر نیز فرمود: من هم برخدایم سبقت نمى‏گیرم. فورا جبرئیل امین نازل شد وخدمت رسول خدا عرض کرد: یا محمد! خدایت‏سلامت مى‏رساند و مى‏فرماید: چون نسبت على‏به تو نسبت هارون به موسى است جز این که پس از تو پیامبرى نیست لذا نام‏فرزند هارون را بر او بگذار. پیامبر فرمود: نام فرزند هارون چه بوده است؟
عرض کرد: شبر. فرمود: من زبانم عربى است. نام شبر در زبان عربى چه مى‏باشد؟
جبرئیل گفت: نامش حسن است. او را حسن نام گذار.
(ذخائر العقبى،ص‏120)
نامش حسن.. رویش حسن .. مویش حسن .. خوى دلجویش حسن ..
به به چه زیبا پسرى، چه رعنا مولودى. امروز خانه زهرا نور باران مى‏شود. فرشتگان‏به خدمت پیامبر براى عرض تهنیت مى‏آیند. ما هم از این‏جا به خاندان رسالت تبریک‏مى‏گوییم. در صواعق المحرقه ابن حجر،ص‏115 آمده است: رسول خدا(ص) فرمود: «سمى‏هارون ابنیه شبرا و شبیرا و انى سمیت ابنى الحسن والحسین بما سمى به هارون‏ابنیه; هارون نام دو فرزندش را شبر و شبیر گذاشت و من نام دو فرزندانم را حسن وحسین مى‏گذارم، به همان نامى که هارون فرزندانش را نام نهاد.» در کتاب‏کنز العمال، ج 6، ص 220، نقل کرده که حضرت رسول دو فرزندش (حسن و حسین) را در دامان خویش نشانده بود و نوازششان مى‏کرد و مى‏فرمود: «ان ابنى هذین ریحانتاى من‏الدنیا; این دو فرزندانم، دو گل خوشبوى من دردنیایند».
در مجمع الهیثمى ج‏9، ص‏181، از انس بن مالک نقل مى‏کند که گفت: رسول خدا گاهى‏به سجود مى‏رفت، یکى از دو فرزندانش (حسن یا حسین) مى‏آمد و بر کمر حضرت مى‏نشست،پس حضرت سجود را طولانى مى‏کرد تا آن‏گاه که خود کودک پایین بیاید. به او گفته‏مى‏شد: یا رسول الله! سجودت را طولانى کردى؟ مى‏فرمود: فرزندم، بردوشم سوار بود، خوش نداشتم که او را به شتاب وادارم. و دراین زمینه روایات زیادى از کتب اهل سنت نقل شده‏است. در صحیح ترمذى، ج 2، ص 306،نقل شده که رسول الله(ص) به فاطمه مى‏فرمود: فرزندانم را بیاور تا آنها رااستشمام و بو کنم و آنها را در بغل مى‏گرفت و مى‏بوسید و مى‏بویید.
در مجمع الهیثمى، ج 9، ص 175، نقل شده که شخصى از ابن الزبیر (دشمن سرسخت اهل‏بیت) سؤال مى‏کند: چه کسى بیش از همه به پیامبر شباهت داشت؟ او پاسخ مى‏دهد: حسن‏بن على، از هر کس بیش‏تر به پیامبر شبیه بود و حضرت رسول بیش از همه به او محبت‏و علاقه داشت. او گاهى مى‏آمد و حضرت رسول در حال سجده بود، پس برکمرش سوار مى‏شدو پیامبر سر برنمى‏داشت تا خود کنار رود. در صحیح ترمذى، ج‏2، ص‏240، نقل شده که‏اسامه بن زید گوید: شبى به دیدار پیامبر رفتم، کارى داشتم. پس از آن‏که کارم‏تمام شد، به حضرت عرض کردم: در زیر عبایتان گویا چیزى پنهان کرده‏اید؟ حضرت عبارا پس زد دیدم حسن و حسین بر دو زانویش نشسته‏اند. فرمود: این دو، فرزندانم‏هستند. خداوندا! من آنها را دوست مى‏دارم، پس دوست‏بدار هر که آنها را دوست‏مى‏دارد. این محبت فراتر از محبت پدر یا جد به فرزندش است. حضرت رسول صلى الله‏علیه و آله و سلم در موارد متعددى که در کتاب‏هاى اهل سنت ذکرشده، به مردم‏گوشزد مى‏کرده‏است که محبت‏حسن و حسین، محبتى الهى است و هر که پیامبر را دوست‏مى‏دارد باید آنها را دوست‏بدارد و هر که با رسول خدا دشمن است، باآنها بى‏گمان‏دشمن است. پیامبر آینده را مى‏دید که با آن همه توصیه‏ها و سفارش‏هاى متعدد، دراماکن و اوقات مختلف، بااین حال، مردم چه رفتارى با دو ریحانه رسول‏الله نمودندو چگونه عمل به وصیت پیامبر کردند؟
برخى از برادران اهل سنت چنین وانمود مى‏کنند که چون حسنین فرزندان پیامبربودند و هر انسانى به فرزندان و نوه‏هایش علاقه دارد، لذا اگر رسول خدا درباره‏آنها عاطفه‏اى نشان داده و اظهار محبتى کرده، امرى است طبیعى، ولى با سیل‏روایت‏هائى که خود از پیامبر نقل مى‏کنند و حضرت دشمنانشان را نفرین مى‏کند ودوستانشان را بشارت مى‏دهد، چه مى‏کنند؟! در مستدرک صحیحین، ج‏3، ص‏166، ازابوهریره نقل شده که گفت: روزى رسول خدا(ص) بر ما وارد شد، در حالى که حسن رابریک دوش و حسین را بر دوش دیگر حمل مى‏کرد، گاهى این را مى‏بوسید و گاهى آن را،تا این که به ما نزدیک شد.
یکى از اصحاب عرض کرد: یا رسول الله! شما آنها را دوست مى‏دارید؟! حضرت فرمود:
آرى ! هر که آن دو را دوست‏بدارد، مرا دوست داشته و هر که آن دو را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است.
و در همین صفحه در روایت دیگرى آمده است که حضرت فرمود: حسن و حسین دوفرزندان من هستند، هر که آنان را دوست‏بدارد، مرا دوست داشته و هر که مرا دوست‏دارد، خدا او را دوست مى‏دارد و هرکه را خدا دوست‏بدارد، او را داخل بهشت‏خواهدکرد و هرکه این دو را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته و هر که مرا دشمن بداردخداوند او را دشمن داشته و هر که را خدا دشمن بدارد، بى‏گمان وارد دوزخش‏خواهد کرد. آن گاه نویسنده کتاب ادامه مى‏دهد:
این حدیث از نظر شیخین (بخارى و مسلم) صحیح است. شاید بیش از چهل حدیث‏بامضمون‏هاى مختلف در کتاب‏هاى اهل سنت، در همین مورد وارد شده‏است. به همین بسنده‏مى‏کنیم و نتیجه‏گیرى را به خوانندگان عزیز و گرامى واگذار مى‏نماییم.
البته، ما را دل خوش است که با تمام وجود به اهل بیت پیامبر عشق مى‏ورزیم وتنها امید نجات خود را در روز رستاخیز، همین محبت و علاقه به آنها مى‏دانیم و به‏خاطر همین عشق و علاقه است که روز پانزدهم رمضان را جشن مى‏گیریم و به دلیل‏خرسندى رسول الله از به دنیا آمدن فرزند دلبندش شاد و خرم مى‏شویم و به یکدیگرتبریک و تهنیت مى‏گوییم. پس تبریکتان باد اى شیعیان امام مجتبى.



مهدی ::: شنبه 90/6/5::: ساعت 12:52 عصر


 



مهدی ::: شنبه 90/6/5::: ساعت 12:50 عصر


بنام خدا

 

جلسه هیت مدیره محترم شرکت تعاونی مصرف صدا و سیمای مرکز استان برگزار و پیرامون موضوعات مختلف بحث و تبادل نظر گردید.

در این جلسه اعضای هیات مدیره نحوه فعالیت شرکت تعاونی و الحاق رستوران مرکز به تعاونی را بررسی نمودند.

برخی مصوبات جلسه به شرح ذیل به استحضار رسانده می شود.

 

1) ساعت کار فروشگاه از ساعت 8 ال 18 می باشد و در ایام ماه مبارک رمضان از ساعت 30/08الی 17 می باشد.

2) با توجه به شرایط جدید شرکت فروش نسیه بالای 100.000 ریال امکان پذیر می باشد

3)  مقرر شد جهت مکانیزه کردن سیستم فروش یک دستگاه پرینتر کوچک مخصوص فروشگاه  و یک دستگاه اسکنر بارکد خوان و یک دستگاه صندوق فروشگاهی خریداری گردد.

4) مصوب شد کلیه حساب های شرکت پس از بررسی های اولیه توسط مدیر عامل به بانک توسعه تعاون منتقل گردد.

5) مقرر گردید از کلیه همکاران غیر رسمی برای خرید کالاهای گران قیمت و عمدتا لوازم خانگی چک ضمانت اخذ شود

شرکت کنندگان در جلسه

فرامرز نیکزاد - رئیس هیات مدیره               مهدی پرمایه -  مدیر عامل و عضو هیات مدیره

تقی خالقی - نایب رئیس                             ذبیح اله کریمزاده - عضو هیات مدیره

محسن خواجعلی - فروشنده

 



مهدی ::: شنبه 90/6/5::: ساعت 11:16 صبح


به اطلاع کلیه همکاران ارجمند می رساند:

 

شرکت تعاونی مصرف مرکز اقدام به انعقا قرارداد با یکی از فروشندگان دوچرخه در سطح شهر نموده است

لذا همکاران می توانند جهت دریافت معرفی نامه به شرکت مراجعه نمایند

دوچرخه ها در اقساط 6 ماهه و بدون پیش پرداخت ارائه می گردد.



مهدی ::: شنبه 90/6/5::: ساعت 11:15 صبح


با سلام

 

با توجه به آغاز ماه مبارک رمضان و تغییر ساعت کار ادارت و نهادها فعالیت شرکت تعاونی نیز از ساعت

 08/30 صبح الی 17 فعالیت خواهد نمود.

لذا همکاران محترم می توانند جهت دریافت خدمات در ساعت مشخص شده مراجعه نمایند.

ضمنا رستوران مرکز نیز صرفا برای افطار و سحر همکاران اقدام به تهیه غذا می نماید.

لازم است تهیه کنندگان محترم در اسرع وقت نسبت به ارائه لیست افراد شیفت  افطار و سحر  به رستوران مرکز مراجعه نمایند.



مهدی ::: شنبه 90/6/5::: ساعت 10:57 صبح

   1   2      >

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :3069
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<